موسسه رسانه شو
حاشیه نگاری فیلم بدون قرار قبلی
حالمان خوب شد …
جملهای که بعد اتمام اکران فیلم بدون قرار قبلی از حضار شنیده میشد
اما مگر فیلم چه داشت که حالمان را خوب میکرد؟
مگر نه اینکه ابتدای فیلم با مرگ آغاز شد و گره اصلی فیلم هم یک ارثیه بود که آن هم قبریست که در فرهنگی که سبقه مادی به خود گرفته به معنای نیستی و پایان است؟
اصولا پرداخت به امر معنوی در فیلم کاری دشوار است که لازمه آن فهم عمیق امر معنوی و همچنین ورود غیر مستقیم به آن است، به طوری که مخاطب سینمای امروز احساس نکند که دوباره سازنده فیلم میخواهد باورهای خود را به او دیکته کند ، شعیبی از این بابت نمره خوبی میگیرد.
او تقابل میان تجدد و مادیت با سنت و معنویت را نه در حوزه نظر بلکه در عالم مصداق و بر روی یک قبر بنا میکند، البته مصادیق دیگری نیز در فیلم وجود دارد که به این جهت طرح ریزی شده اما آنچه خود نمایی میکند به ارث رسیدن یک قبر به دختر داستان که بزرگ شده عالم تجدد و عاری از معنویت و نگاه عرفانی و توحیدی به عالم هستیست .
این ارثیه سبب بازگشت دختر به وطن میشود که نمادی از بازگشت به خویشتن و شاید فطرت توحیدیست، در این بازگشت انسان با خود رو به رو میشود که از کجا آمده و پیش رویش یک قبر که نماد به کجا میرود است.
حال باید این انسان جستجو کند که این آمدن بهر چه بوده و آیا وطنش همین خاک است یا آن افلاک؟
نکته دیگری که در بدون قرار قبلی توجه بیننده را جلب میکند پسری دارای اوتیسم است که تحت درمان پزشکان تن قرار گرفته و این درمان ها فقط مسکنی بر درد بوده و درمانی در واقع حاصل نشده، اما همین کودک وقتی تحت درمان روحانی قرار میگیرد و ابتدا معنای خانواده که محل آرامش بخشی به افراد در جامعه است را درک میکند از تشویشش کاسته میشود.
بعد نوبت امر معنوی و روحانی میرسد تا روح این کودک را به اطمینان برساند و از تلاطم برهاند؛ اینجاست که شعیبی این امر معنوی را در حرم امام هشتم رقم میزند و نشان میدهد که به آرامش و امنیت رسیدن جز تحت ولایت ولی الهی اتفاق نخواهد افتاد.
حالا بهتر میفهمیم که چرا بعد از دیدن بدون قرار قبلی حالمان خوب شد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1402/04/10 ساعت 05:02:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |